
رتبهبندی ۱۰ صحنه اکشن برتر سریال Reacher
در سریال Reacher هیچ چیز کاملاً شبیه یک مبارزهای خوب و قدیمی نیست و ما شاهد صدای خرد شدن استخوانها، فریادهای ناامیدانه و شلیک سریع گلولهها فقط برای پایان دادن به زندگی کسی نیستیم. جک ریچر (آلن ریچسون) با هیکلی بزرگ، ذهنی قوی و قلبی از طلا، همیشه از استعدادهایش برای انجام کارهای خوب استفاده کرده است، حتی در زمان مقابله با افراد شرور هم او متفاوت میباشد.
این افسر پلیس که سابقه خدمت در ارتش را دارد، اگرچه زندگی قدیمیش را برای چیزی بهتر و متفاوتتر رها کرده، اما مهم نیست کجا میرود، دردسر همیشه او را پیدا میکند. فقط ریچر نیست که در مبارزه مهارت دارد. در ماجراجوییهای او معمولاً افرادی حضور دارند که بسیار توانمند و سرسخت هستند. در اینجا به بررسی ۱۰ صحنه اکشن برتر این سریال که شامل مبارزات گروهی و انفرادی است، خواهیم پرداخت.
صحنه مبارزه خیابانی – فصل ۱، قسمت ۶

ریچر سفری کوتاه به شهر نیویورک دارد، اما این سفر به هیچ وجه برای تعطیلات و تفریح نیست. ریچر در شهر است تا با یکی از آشنایان جو، پروفسور کیت کاستیلو، ملاقات کند، کسی که جو معتقد است اطلاعاتی در مورد عملیات کلینر دارد. همانطور که مشخص میشود، بزرگترین حامی مالی مارگریو از موقعیت مکانی مخفی مارگریو برای ارسال پول تقلبی به یک مشتری در ونزوئلا استفاده کرده است.
ریچر پس از خروج از ایستگاه پلیس، انعکاسی را در یک در شیشهای میبیند و متوجه میشود او را تعقیب میکنند. ریچر منتظر نمیماند، فرار میکند و قاتل را به یک کوچه خالی میکشاند. اما این قاتل چاقویی دارد و تیغه چاقو ریچر را زخمی میکند. ریچر بدون اینکه لحظهای وقت را تلف کند، او را به داخل راه پله میکشد، کراواتش را دور گردن مرد حلقه میکند و از وزنش برای خفه کردن و کشتن بی سر و صدای این قاتل استفاده میکند.
صحنه مبارزه در دفتر نیگلی – فصل ۳، قسمت ۶

وقت درخشش فرانسیس نیگلی (ماریا استن) است. برخلاف ریچر و روش مبارزه خشونت بارش، نیگلی روش مبارزه هوشمندانهتری دارد. او این موضوع را زمانی ثابت میکند که قاتلان خاویر کویین (برایان تی) سعی میکنند او را در دفترش در شیکاگو از پا درآورند. از آنجایی که این مبارزه در یک آسمانخراش در نیمه شب اتفاق میافتد، این قاتلان در سکوت به او نزدیک میشوند و این موضوع آنها را خطرناکتر میکند. اما نیگلی به راحتی میتواند حضور یک یا دو قاتل را از دور تشخیص دهد.
نیگلی به جای حمله، با مخفیکاری و دقت حرکت میکند و از یک میز کار به میز کار دیگری تغییر مکان میدهد. در حالی که حضورش پنهان است از موضوعاتی مانند فعال کردن دستگاه فتوکپی از راه دور برای حواسپرتی و گمراه کردن دشمنانش استفاده میکند. اگرچه پوشش درست زمانی که به اسلحهاش میرسد، از بین میرود، اما واکنش سریعش او را از گلولههای دشمن نجات میدهد.
صحنه مبارزه در خانه آدمکشها – فصل ۱، قسمت ۷

پس از آنکه کارآگاه اسکار فینلی (با بازی مالکوم گودوین) به طرز شرمآوری توسط گروور تیل (با بازی بروس مکگیل) اخراج میشود، ریچر گمان میکند که افسر بیکر (با بازی هیو تامپسون) در این نقشه دست دارد. ریچر با ارائه اطلاعات نادرست به افسر بیکر و هشدار دادن به او مبنی بر اینکه خانه پل هابل (با بازی مارک بندوید) را برای یافتن شواهدی مرتبط جستجو خواهد کرد، فریبش میدهد. این باعث میشود افسر بیکر که مخفیانه وحشت زده شده، تیم ضربت را در مورد نقشههای ریچر مطلع کند.
زمانی که آدمکشها به خانه هابل میرسند، ریچر کاملاً آماده است. او که لباس استتار پوشیده، رویکردی مخفیانه را برای مقابله انتخاب میکند. حرکات او بیسر و صدا اما مؤثر است. او ابتدا راننده را از پا درمیآورد، سپس سراغ دیگران میرود و یکییکی آنها را بدون ایجاد صدا با ضربات چاقو میکشد. اما اوضاع وقتی عوض میشود که یکی از آنها بارها با دیلم به ریچر ضربه میزند و او را خونین و گیج به داخل استخر میاندازد. اینکه یک نفر تا این حد در برابر ضربات مقاومت کند، مضحک به نظر میرسد، اما به ندرت پیش میآید که ریچر خود را در موقعیتی نزدیک به مرگ ببیند.
صحنه مبارزه در کارخانه – فصل ۱، قسمت ۸

بینندگان بالاخره میتوانند مارگریو، نیگلی و هابل را در حال مبارزه در پایان فصل ۱ تماشا کنند. لحظهای که کارآگاه فینلی سیگار روشنش را به اطراف کارخانه کیجی کلینر که پر از نفت است پرتاب میکند، همه چیز به معنای واقعی کلمه به هم میریزد. در حالی که شعلههای آتش ساختمان را فرا میگیرد، تیم برای رسیدن به اهدافش عجله میکند، اما با کمی مقاومت روبهرو میشود.
دیدن فینلی که معمولاً لباسی شبیه رمبو میپوشد و یک یوزی به دست میگیرد، فوقالعاده رضایت بخش میباشد، گویی او تمام فصل منتظر این لحظه بوده است. اما تکاندهندهتر این است که فینلی از یکی از دستگاههای کارخانه برای له کردن پیکارد و کشتنش استفاده میکند. در حالی که رویارویی نهایی بین ریچر و کیجی کمی عجولانه به نظر میرسد، با توجه به میزان خسارتی که کیجی وارد کرده، او مستحق چیزی بیش از یک مرگ سریع با آتش است.
صحنه مبارزه گروه موتورسواران – فصل ۲، قسمت ۴

در این نزاع چهار نفر در برابر هشت نفر، افراد ریچر شانس زیادی برای پیروزی ندارند. پس از یک ماموریت موفقیتآمیز، تیم قصد دارد شب را با یک شام حسابی در مستر استیک به پایان برساند، اما یک گروه موتورسوار آنها را در پارکینگ گیر میاندازد. نیازی به اسلحههای پر زرق و برق نیست و صرفاً به این دلیل که تعدادشان کمتر است و غیرمسلح هستند، به این معنی نیست که توان مقابله ندارند.
در این مبارزه ریچر با ضربات پای معروفش، این مردان نگون بخت را برای همیشه زمینگیر میکند. دیوید اُدانل (با بازی شان سیپس) چاقوی قابل اعتمادش را بیرون میآورد و با دقت زیادی آن را پرتاب میکند. کارلا دیکسون (با بازی سریندا سوان) ثابت میکند داشتن یک کفش عالی همه چیز را میتواند تغییر دهد. او از پاشنه کفشش برای ضربه زدن به یک مرد استفاده میکند. نیگلی نیز به روش خودش با این افراد مقابله میکند. حتی یک گروه موتورسوار هم حریف نیروهای ویژه نمیشوند.
صحنه مبارزه برای ربودن هلیکوپتر – فصل ۲، قسمت ۸

ریچر، تام کروز درونش را در نبردی بر خلاف جاذبه زمین، به کار میگیرد. در حالی که همتیمیهای سابقش در نیروی ویژه ۱۱۰، دیکسون و اُدانل، به سمت چیزی که به نظر مرگ حتمی میرسد، حرکت میکنند، ریچر به چرخهای فرود هلیکوپتر چسبیده و از آن بالا میرود. در حالی که هلیکوپتر با مشکلاتی مواجه است، ریچر همزمان هم با شین لنگستون (رابرت پاتریک) و نوچهاش مقابله میکند و هم وظیفه محافظت از دوستانش را انجام میدهد.
تنشها در ارتفاع بالا زمانی شدت میگیرد که دیکسون در لبه در هلیکوپتر قرار دارد. درست زمانی که دیکسون در آستانه افتادن است، ریچر با یک دست او را میگیرد و با دست دیگرش که زخمی شده، برای نجاتش تلاش میکند. اگر واکنشهای سریع دیکسون نبود، هر دوی آنها ممکن بود از بین بروند. زمانبندی و تدبیر در این نبرد هوایی همه چیز است. با اینکه دیکسون و اُدانل نجات یافتند، اما به دنبال فرصتی برای انتقام هستند.
صحنه نبرد در خانه – فصل ۲، قسمت ۳

پس از اینکه ریچر به کارت شناسایی و اطلاعات شخصی ترور ساروپیان (یکی از نوچههای لنگستون) دست پیدا میکند. تیم عملیات ویژه به امید کشف سرنخهای بیشتر خانه او را ردیابی میکند. آنها میدانند که نباید بدون نقشه وارد آنجا شوند زیرا با مرگ ترور، بقیه افراد لنگستون در حالت آماده باش قرار گرفتهاند. ریچر غرایزش را دنبال میکند. او بمبی روشن میکند و به داخل خانه میغلتاند و چند نفری که آنجا پنهان شدند را بیرون میکشد.
اما همه آنها فرار نمیکنند. برخی در داخل کمین کردهاند. این افراد یکی پس از دیگری سعی میکنند تیم را غافلگیر کنند. یکی از آنها حتی به لطف جلیقه ضد گلولهای که بر تن داشت خود را به مردن زد و نزدیک بود دیکسون را بکشد. در همین حال، اُدانل به سختی از خفه شدن با پرده حمام جان سالم به در میبرد. در حالی که دیکسون مهمات ندارد و در گوشهای گیر افتاده، اُدانل با یک شلیک دقیق، درست و به موقع او را نجات میدهد.
صحنه نبرد در جنگل – فصل ۳، قسمت ۷

پوشش ریچر به لطف کوین از بین رفته است. ریچرز که به سختی از محوطه زکری بک زنده بیرون میآید، به جنگل فرار میکند در حالی که گروهی از افراد مسلح با خودروهای ATV او را تعقیب میکنند. گلولهها از هر طرف به سمت او شلیک میشوند، اما مهمات بسیار کمی برایش باقی مانده است. ناگهان، سکوت همه جا را فرا میگیرد و ریچر این را فرصتی عالی میبیند.
این صحنه نشان میدهد که چرا مخفیکاری به همان اندازه، یا حتی بیشتر، از رویکرد تهاجمی موثر است. ریچر با استتار در گل و لای، در تاریکی مخفی میشود. در یک موقعیت، او گردن یک نفر را میشکند. در موقعیتی دیگر، چاقویی را در گردن کسی فرو میکند. و در نهایت او با خفه کردن شخصی که بر یک ATV پرسرعت سوار است، کار را تمام میکند.
صحنه مبارزه در حمام زندان – فصل ۱، قسمت ۱

حمام زندان آخرین جایی است که هر کسی باید در آن دعوا کند. نه تنها خیس و لغزنده است، بلکه عملاً تنها جایی میباشد که توسط مأموران نظارت نمیشود. این مکان، محلی مناسبی برای افراد کلاینر است تا ریچر را به دام بیندازند و بکشند. با وجود تعداد بسیار زیاد دشمنان (و این واقعیت که هابل اصلاً کمکی نمیکند)، ریچر در برابرشان ایستادگی میکند.
این صحنه مبارزه، موقعیتی عالی برای نمایش طیف کاملی از مهارتهای ریچر است. به عنوان اولین قسمت از فصل اول سریال، هیچ راه بهتری برای معرفیاش وجود نداشت جز اینکه او را در یک نزاع تمام عیار قرار دهند. از کوبیدن یک مرد به یک سینک فلزی گرفته تا درآوردن چشم و زدن ضربه با سر، ریچر تمام حرکاتش را در یک سکانس به کار میگیرد.
صحنه مبارزه ریچر در مقابل پائولی – فصل ۳، قسمت ۸

زمان آن رسیده است که بینندگان شاهد کتک خوردن ریچر باشند. رقابت بین ریچر و پائولی (اولیویر ریچترز) در فصل ۳ موضوعی تکراری بوده است. اگرچه بیشتر تقابل آنها کلامی بوده، اما در پایان فصل، هر دوی آنها در اوج قدرت بدنیشان قرار دارند. با توجه به اینکه پائولی به معنای واقعی کلمه جثهای دو برابر ریچر دارد، درگیری با این شخصیت شرور برای ریچر مانند یک ماموریت انتحاری به نظر میرسد.
در این صحنه، شاهد یک مبارزه بیرحمانه ۱۵-۲۰ دقیقهای و بدون سلاح گرم هستیم. ریچر در این صحنه چندین بار در موقعیتی مرگبار گرفتار میشود، اما پائولی نیز آنچنان در امان نیست. مهم نیست چند بار یکدیگر را کتک میزنند، هر دو به نحوی دوباره بلند میشوند. اگرچه برخی ممکن است این دعوای طولانی را زیاده روی بدانند، اما با توجه به شکستناپذیر بودن پالی، این صحنه ارزشش زیادی دارد. تماشای مبارزه ریچر با وجود خستگی مفرطش، پیروزی نهایی او را رضایتبخشتر میکند.